بوی بهار
 
 

با یکی از دوستانم وارد قهوه‌خانه‌‌ای کوچک شدیم و سفارش‌ دادیم. بسمت میزمان می‌رفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوه‌خانه شدند. و سفارش دادند: «پنج‌تا قهوه لطفاً. دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا.»

سفارش‌شان را حساب کردند و دوتا قهوه‌شان را برداشتند و رفتند. از دوستم پرسیدم: «ماجرای این قهوه‌های مبادا چی بود؟

دوستم گفت: «اگه کمی صبر کنی تا چند لحظه دیگه حقیقت رو می‌فهمی.»

آدم‌های دیگری وارد کافه شدند. دو تا دختر آمدند، نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند. سفارش بعدی هفت‌ تا قهوه بود از طرف سه مرد. سه تا قهوه برای خودشان و چهارتا قهوه مبادا. همان‌طور که به ماجرای قهوه‌های مبادا فکر می‌کردم و از هوای آفتابی و منظره‌ی زیبای میدان روبروی کافه لذت می‌بردم، مردی با لباس‌های مندرس وارد کافه شد که بیشتر به گداها شباهت داشت. با مهربانی از قهوه‌چی پرسید: «قهوه‌ی مبادا دارید؟»

خیلی ساده‌ ست! مردم به جای کسانی که نمی‌توانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا می‌خرند. سنت قهوه‌ی مبادا از شهر ناپل ایتالیا شروع شد و کم‌کم به همه‌جای جهان سرایت کرد. بعضی‌ جاها هست که شما نه تنها می‌توانید نوشیدنی گرم به جای کسی بخرید، بلکه می‌توانید پرداخت پول یک ساندویچ یا یک وعده غذای کامل را نیز تقبل کنید.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 20 فروردين 1393برچسب:, :: 17:1 :: توسط : یگانه

 
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
سهراب سپهری

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 13 اسفند 1392برچسب:, :: 20:33 :: توسط : یگانه

 

از سختی های زندگیت برای كسی نگو 

لبتو كنترل كن، اگرچه به تو سخت بگذره

گله و شكایت نكن و از خدا خوبی بگو

حتی به دروغ از خدا تعریف كن

این كار رو ادامه بده تا كم كم بر تو ثابت بشه كه "به راستی خدا خوب خدایی است"

مطمئن باش این اتفاق میفته

اون وقتی هم كه به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می كردی

فی الواقع راست می گفتی و خدا "خوب" خدایی بود.

 

 

هر وقت توی زندگیت گیری پیش اومد و راه بندون شد

بدون كار خدا بوده

زود برو و باهاش خلوت كن

بگو با من چی كار داشتی كه راهمو بستی؟

"هر كسی گرفتار است در واقع گرفته‌ی یار است"

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, :: 20:47 :: توسط : یگانه

 

عزم آن دارم که امشب نیم مست

پای کوبان کوزهٔ دردی به دست

سر به بازار قلندر در نهم

پس به یک ساعت ببازم هرچه هست

تا کی از تزویر باشم خودنمای

تا کی از پندار باشم خودپرست

پردهٔ پندار می‌باید درید

توبهٔ زهاد می‌باید شکست

وقت آن آمد که دستی بر زنم

چند خواهم بودن آخر پای‌بست

ساقیا در ده شرابی دلگشای

هین که دل برخاست غم در سر نشست

تو بگردان دور تا ما مردوار

دور گردون زیر پای آریم پست

مشتری را خرقه از سر برکشیم

زهره را تا حشر گردانیم مست

پس چو عطار از جهت بیرون شویم

 

بی جهت در رقص آییم از الست

 

 

 

 از عطار نیشابوری


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 20:0 :: توسط : یگانه

 

با سلام خدمت دوستان

دانشجویانی که نیاز به کمک برای انجام پروژه های دانشجویی دارند می توانند با ایمیل aminisor@gmail.com از خدماتی با قیمت مناسب و زمان کوتاه برخوردار شوند .

تایپ پایان نامه با نرم افزار latex یا word

ساخت presentation با نرم افزار latex یا power point

ترجمه مقالات تخصصی

برنامه نویسی با نرم افزار matlab


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 19:2 :: توسط : یگانه

شعر بنی آدم
ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ کرﺩ. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ. ﻣﻌﻠم گفت: «ﺷﻌﺮ بنی ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ.»
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ کرﺩ:
بنی ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎی یکدیگرﻧﺪ***که ﺩﺭ ﺁﻓﺮینش ﺯ یک ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ
ﭼﻮ ﻋﻀﻮی ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ***ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ
ﺑﻪ ﺍینجا که ﺭسید ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ. ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: «بقیه ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ!»
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: «یادم نمی آید.»
ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: «یعنی چی؟ این ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍنستی ﺣﻔﻆ کنی؟!»
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: «ﺁخه مشکل ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﻣﺎﺩﺭﻡ مریض ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ کار می کند ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ، ﻣﻦ باید کارهای ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻫﻮﺍی ﺧﻮﺍﻫﺮ برادرهایم ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ، ببخشید.»
ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: «ببخشید! همین؟! مشکل ﺩﺍﺭی که ﺩﺍﺭی، باید ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ می کردی. مشکلات ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ نمیشه!»
ﺩﺭ این ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:
ﺗﻮ کز ﻣﺤﻨﺖ دیگران بی غمی***نشاید که ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ آدمی
 
 
شعر بنی آدم سروده شاعر شیرین سخن سعدی شیرازی

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, :: 21:4 :: توسط : یگانه


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 19:33 :: توسط : یگانه

آموزگار از دانش آموزانی  که در کلاس بودند پرسید:

آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند: با بخشیدن، عشقشان را معنا می کنند. برخی دادن گل و هدیه و حرفهای دلنشین را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند: با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی راه بیان عشق است.
در آن بین، پسری برخواست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابرازعشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجا میخکوب شدند .

 

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 18:20 :: توسط : یگانه


در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس  عصبانی  نیست هیچکس  سوار بر اسب  نیست هیچکس را  در حال تعظیم  نمی بینید در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک  تصویر برهنه  وجود ندارد. این ادب اصیل مان است :نجابت - قدرت- احترام- مهربانی- خوشرویی…


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 15:43 :: توسط : یگانه

دختر كوچكی هر روز پیاده به مدرسه می‌رفت و بر می‌گشت. با اینكه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود، دختر بچه طبق معمولِ همیشه، پیاده به سوی مدرسه راه افتاد.

بعد از ظهر كه شد،‌ هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت. مادر كودک كه نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا اینكه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد. تصمیم گرفت كه با اتومبیل به دنبال دخترش برود. با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی كه آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شده و به طرف مدرسه دخترش حركت كرد.

اواسط راه، ناگهان چشمش به دخترش افتاد كه مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حركت بود، ولی با هر برقی كه در آسمان زده می‌شد، او می‌ایستاد، به آسمان نگاه می‌كرد و لبخند می‌زد و این كار با هر دفعه رعد و برق تكرار می‌شد.

زمانی كه مادر اتومبیل خود را به كنار دخترک رساند، شیشه پنجره را پایین كشید و از او پرسید: “چكار می‌كنی؟ چرا همین طور بین راه می‌ایستی؟”

دخترک پاسخ داد: “من سعی می‌كنم صورتم قشنگ به نظر بیاید، چون خداوند دارد مرتب از من عكس می‌گیرد.”

لبخنـــد زیباترین هدیه خداوند اسـت…


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 19:2 :: توسط : یگانه

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ادبی و آدرس eganeh20.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 290
بازدید کل : 59756
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

شروع کد تغییر شکل موس -->

src="http://LoxBlog.Com/fs/clocks/14.js">

<-PollName->

<-PollItems->

منبع کد اهنگ مینوس

بهترين کدهای موزیک و بهترين دانلودها در مينوس